پاتوق کده وبلاگ علمی ٰفرهنگی ٰمذهبی ، اجتماعی ، آموزشی و..... آخرین مطالب
نويسندگان دو شنبه 23 آذر 1394برچسب: ازدواج, :: 19:25 :: نويسنده : سیدنورالله احمدی
از ميان اعضاي دفتر امام خميني و دفتر آيتالله خامنهاي فرد مشتركي وجود دارد كه دو داماد بنام دارد: حجتالاسلام رسولي محلاتي
ازدواج های سران نظام مهدي و اميرحسين معتقدند كه ميان سالهاي 1368 تا 1384 در ايران داييسالاري حاكم بوده است چرا كه آنان دو دايي دارند كه از سال 1368 تا سال 1384 بر ايران حكومت ميكردند. دايي پدري آنان اكبر هاشمي رفسنجاني بود كه از سال 1368 تا سال 1376 رئيسجمهور ايران بود و دايي مادري آنان سيدمحمد خاتمي بود كه از سال 1376 تا سال 1384 رياستجمهوري ايران را بر عهده داشت. پدر و مادر مهدي و اميرحسين هاشميان به ترتيب فرزندان حجتالاسلام محمد هاشميان امام جمعه رفسنجان و آيتالله صدوقي امام جمعه يزد بودند و اين يعني آنها فرزندان مشترك «يزد و رفسنجان» و «صدوقي و هاشميان» هستند؛ جايي كه «هاشميها» و «خاتميها» به هم ميرسند. مهدي و اميرحسين تنها كساني هستند كه در فاصله دو دهه خواهرزاده رئيس دولت ايران بودهاند اما پیونده خانواده و دولت در ايران محدود به ايشان نيست: •نسل اول: اسلام انقلابي و ازدواج انقلابي با پيروزي انقلاب اسلامي ايران نسلي از جوانان مسلمان به قدرت رسيدند كه مبارزه سياسي و اسلام انقلابي براي آنها فرصتي باقي نگذاشته بود تا به ازدواج فكر كنند. ازدواج براي اين نسل در زمره اولويتهاي زندگي نبود و از سوي ديگر به دليل ديدگاه مذهبي و عقيدتي آنان امكان آشنايي گسترده جز از طريق خانواده با جنس مخالف را نداشتند يا اگر داشتند ديدگاه ايدئولوژيك اين جوانان به آنان اجازه نميداد در دانشكده يا جامعه به انتخاب دست زنند. واقعيت آشكار ديگر اين بود كه نظام تازهتاسيس جمهوري اسلامي نياز به مديراني از جنس اين پيروان اسلام انقلابي داشت و آنان كه در فاصله سني 25 تا 35 سال قرار داشتند و روزگاري گمان نميكردند كه به عنوان كارمند در اداره يا وزارتخانهاي استخدام شوند اكنون در معرض نهادهاي وزارت دولت و وكالت مجلس قرار گرفته بودند و شايد درست نبود كه در «تجرد» بمانند. اينگونه بود كه ازدواج انقلابي به ضرورت اسلام انقلابي تبديل شد؛ ازدواجي كه در درون مناسبات نظام تازه شكل ميگرفت و اخلاق و آداب خاص خود را داشت: با آشنايي خانوادگي آغاز ميشد و با مراسم سادهاي پايان مييافت. گاه مسجد صورت ميگرفت و تعداد ميهمانان مراسم ازدواج بسيار اندك بود. ازدواجهايي كه در درون خانواده انقلاب صورت ميگرفت اين مزيت را داشت كه خانوادههاي عضو اين خانواده بزرگتر شناختي كافي از هم داشتند و نيازي به تحقيق بسيار وجود نداشت. سطح توقعات طرفين از يكديگر نيز اندك بود و به دليل جو اجتماعي موجود، خانوادهها به سادهترين شكل ممكن مقدمات ازدواج را فراهم ميكردند. 1- داماد سرخانه يكي از اين ازدواج های مشهور ازدواج محمد محمدينيك مشهور به ريشهري با دختر آيتالله مشكيني بود. ريشهري كه پس از انقلاب اسلامي ايران پس از مدتي حضور در دادستاني ارتش به وزارت اطلاعات، دادستاني ويژه روحانيت، دادستاني كل كشور و سرپرستي حجاج ايراني رسيد، حاجآقا مرتضي تهراني را معرف و مسبب اين ازدواج ميداند: «آقاي مشكيني پاسخ ايشان را موكول به استخاره كرد و پس از چند روز پاسخ داد كه استخاره كردم، خوب آمد پس از موافقت ايشان جريان را به خانوادهام در تهران نوشتم و از مادرم و عمهام... خواستم كه به قم بروند و صبيه ايشان را ببينند. آنها رفتند و ديدند و پسنديدند و در پاسخ نامه من نوشتند خوب است ولي خيلي كوچك است. او در آن هنگام تقريبا 9 ساله بود.» (خاطرهها، ج 1، ص 52 – 51) مهريه اين ازدواج هزار تومان بود: «مهريه را مبلغ 5 هزار تومان نوشتم [اما آيتالله مشكيني] در اثر خطاي ديد پنج هزار تومان را پانصد تومان خوانده بود به ما پيغام داد من حرفي ندارم كه مهريه او پانصد تومان باشد ولي چون مهريه خواهر بزرگتر او هزار تومان است همين مبلغ را براي مهريه او بپذيريد. من تعهد ميكنم كاري كنم كه بيش از پانصد تومان شما بدهكار نشويد» (همان: 52) مراسم عقد در حرم امام رضا(ع) «بدون هيچگونه تشريفات اجرا شد» از آن پس آقاي ريشهري «مانند يكي از اعضاي خانواده آقاي مشكيني در منزل ايشان و به قول معروف داماد سرخانه» بود. (همان: 53) يك سال و نيم بعد با انتقال به قم داماد ديد كه «به تدريج شرايطي پيش آمده كه احساس كردم ادامه اين وضع به مصلحت نيست با اينكه قرار بود جشن ازدواج ما چند سال بعد باشد، پيشنهاد كردم كه هرچه زودتر انجام شود تا بتوانيم زندگي مستقل تشكيل دهيم. آقاي مشكيني ابتدا با اين پيشنهاد موافق نبود دليل مخالفتش هم كوچك بودن همسرم از نظر سني بود. چون در آن هنگام يازده سال بيشتر نداشت اما من موضوع را با جديت پيگيري ميكردم كه همسر من است و شرعا حق دارم او را به خانه خود ببرم... سرانجام با اصرار من ايشان (مشكيني) راضي شد و جشن ازدواجمان در سال 1347 برگزار شد.» (همان: 53)
2 ادامه مطلب ... پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پاتوق کده و آدرس asemaneabi58.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
|
|||||||||||||||||
![]() |